گیتا
گیتا : سروده سده پنجم قبل از میلاد
کل جهان رزمگاه آدمیان است " میدان اصلی رزم نیز دل انسانها است .
چه سعادتمندند آنان که به چنین رزمی خوانده می شوند – سعادتی که دروازه های فردوس را بروی آنها می گشاید .
فرزانگان اما نه غم مرده را می خورند - نه غم زنده را
آنکس که در برابر لذت و درد یکسان بجای ماند – سزاوار حیات جاودان است
از نیستی نیست آید – از هستی هست . آنان که حقیقت را می بینند این معنا را در می یابند .
تن آدمی به پایان می رسد – اما جان اوست که فنا نمی پذیرد .
جان چو به هستی آمد او را نیستی نخواهد بود .
بگذار لذت و درد و برد و باخت شکست و پیروزی در نظرت یکسان باشد .
هیچ مانعی ماندگار نیست – هیچ گامی بی ثمر نیست – هر لحظه بهره ای است .
هستند نابخردانی که تنها از کلمات شادمانند " می پندارند جز آن چیزی وجود ندارد . هستی شان اکنده از آرزو است . خواهان رهسپاری به بهشت اند – و برای کامروائی از قدرت انواع آئینها را بجا می آورند که تنها ثمره اش بازگشت به جهان است